سبد خرید شما خالی است.

تغییر باورها برای موفقیت در کنکور

اگه ابتدای مسیرت رو به یاد بیاری و به دفتر و کتابات یه نگاهی بندازی میبینی که گوشه کنار خیلی از همین برگه ها هدفت رو نوشتی و تعهد دادی که تمام تلاشت رو برای رسیدن بهش انجام بدی و اون هدفه رو مال خودت کنی

این کار رو تمام دانش آموزان انجام میدن فقط تو تنها نیستی

خیلیا میدونن که ساعت مطالعشون باید مناسب باشه

میدونن باید برنامه ریزی داشته باشن

میدونن باید به برنامه ریزیشون پایبند باشن

میدونن باید برای رسیدن به هدفشون تمام تلاششون رو انجام بدن

اما چی میشه خیلی وقتا فراموش میکنن؟

فراموش میکنن که باید بهای هدفشون رو بپردازن

فراموش میکنن هدف خوشگلشون رو

بریم روی نیمکت های این قسمت از دانشگاه بشینیم و با هم صحبت کنیم

 

اگه بخوام نظر خودم رو بگم؛باید بگم که

یکی از دلایل مهم این کم آوردنها و تلاش نکردنها اینه که باورهای درستی نسبت به خودمون،تواناییهامون،کنکورمون و … نداریم

اصلا بیا با هم یاد بگیریم باور چیه؟ این که هی میگیم باور و باورها،معنیش چی میشه؟

خیلی ساده باور یک فکری هست که خیلی زیاد تکرار شده

  • مثلا یه دانش آموزی باور داره که برای رسیدن به موفقیت در کنکور باید کلی سختی کشید؛و در نقطه مقابل یه دانش آموزی میگه نه،من باید تلاش کنم اما تلاش در مسیرِ درست؛قرار نیست  من زجر بکشم تا به موفقیت در کنکور برسم
  • یا دانش آموز دیگه ای باورش اینه که من اگه در کنکور قبول نشم دیگه زندگیم سیاه میشه وااای من بیچاره میشم و از این حرفا؛اما یه دانش آموز دیگه ای میگه درسته من هدفم رو مشخص کردم و دارم برای رسیدن بهش تلاش میکنم اما کنکور و نتیجه ی اون تمام زندگی من که نیست ممن تمام تلاش خودم رو انجام میدم، ایرادات روند درسیم رو پیدا میکنم و اونها رو رفع میکنم اما کنکور یکی از مراحل مهم زندگی منه و تمام زندگی من نیست

خب پس با مثالهای مختلفی فهمیدیم که باور چیه و دونستیم که این باورها از یه فرد به فرد دیگه میتونن کاملا متفاوت باشن

 اگر بخوایم باورها رو دسته بندی کنیم باید بگم که باورها دو نوع هستن

1 منفی و محدود کننده

2 مثبت و کمک کننده

که برای هر دو نوع در جملات بالا مثال زدیم.

حالا آقای پیری اصلا ربط باورها به کنکور چیه؟

یادته اول متن گفتم همه ی دانش آموزان هدف مشخص میکنن اما یه جاهای به قول خودشون کم میارن یا حداقلش از عملکرد خودشون رضایت ندارن این موضوع یکی از عومال مهمش همین داستانِ باورهاست.

اصلا بیا اینطوری پیش بریم که فرض کنیم دو تا دانش آموز لیستی از باورهاشون رو برامون فرستادن تا بررسیشون کنیم و براساس این باورها به انگیزه و داشتن یا نداشتن استرسشون نمره بدیم

دانش آموز الف

1 من حافظه خوبی ندارم

2 به نظرم اونایی در کنکور موفق میشن آدمهای خاصی هستن

3 شاید خدا نخواد که من در کنکور موفق بشم و خیر و صلاحم در چیز دیگه ای باشه

4 من از بچگی توی درسهام ضعیف بودم

5 من پایه ی ضعیفی دارم

و…

دانش آموز ب

1 من حتی اگر در درسی ضعیف هم باشم با تکرار و تمرین میتونم تسلطم رو بالا ببرم

2 من حافظه ی خوبی دارم چون در گذشته این کارها و این کارها رو انجام دادم(مثلا این نمرات خوب رو بدست آوردم)

3 خدا بیشتر از من میخواد که به موفقیت در کنکور و موفقیت در کل زندگیم برسم چون من دستی از دیتان خداوند هستم و با رسیدن به خواسته هام باعث رشد و پیشرفت این جهان میشم

4 من باید دائما آموزش ببینم، ایراداتم رو برطرف کنم و مطمئن بشم که مسیرم بزای زسیدن به موفقیت در کنکور درسته

 

خب حالا وقت بررسی کردن این باورهاست

خود تو اگه بخوای کلاهتو قاضی کنی،به انگیزه ی این دانش آموزان چه نمره ای میدی؟ کدومشون نمره بالاتری رو بدست میارن؟

کسی که باورش اینه من نمیتونم به موفقیت در کنکور برسم یا لایق قبولی در رشته ی دلخواهم نیستم واقعا انگیزه ای واسش میمونه؟

پس فکر کنم الان با من هم عقیده شدی که باورهای ذهنی ما آدمها چقدر بر روی موفقیت یا عدم موفقیت ما تاثیر گذاره

 

حالا آقای پیری من اگه مثل دانش آموز الف درگیر باورهای محدود کننده باشم چطور میتونم باورهام رو تغییر بدم ؟

مرحله ی 1:شناسایی اون باورهای محدود کننده: بشین خلوت کن با خودت و یه گفتگو با ذهنت راه بنداز،بگو ذهن عزیزی که بهم میگی نمیتونی موفق بشی دلیلش چیه؟
ذهنت شروع میکنه به جواب دادن
آره چون حافظه ی خوبی نداری،مدرست مدرسه ی خفنی نبوده،امکاناتی عجیب و غریبی نداری،پشت کنکوری هستی و نتونستی در گذشته رتبه خوبی بیاری،بازم همون اتفاق میفته و. . .
هر جوابی داد رو بنویس چون اینا همون باورهای محدود کنندت هستن
مرحله ی 2: پیدا کردن مثال های نقض برای حذف باورهای منفیت
اگه میگه تو حافظه خوبی نداری موفقیت های گذشتت رو به یاد بیار که خیلی خوب نمره میگرفتی
اگه میگه پشت کنکوری هستی و رتبه گذشتت بد بوده برو مصاحبه پشت کنکوریهای موفق رو بخون و با خودت بگو که من در گذشته یه مسیری رو رفتم و این نتیجه رو بدست آوردم که دلخواهم نبوده،مسئولیت میپذیرم که خودم اون نتیجه رو رقم زدم حالا الان مسیر رو عوض میکنم و نتیجه جدید و بهتری بدست میارم
اگه میگه تو شهری هستی که خیلی امکانات آموزشی نداره برو رتبه های برتری رو پیدا کن که از روستاها رتبه برتر کنکور شدن
و . . .

یه کار دیگه ای هم که باید انجام بدی اینه که از این به بعد جلوی شکل گیری باورهای منفی رو بگیری

یعنی از این به بعد مواظب باشی چه ورودیهای به ذهنت میدی

وقتی که جلوی وردیهای منفی رو بگیری و از طرفی باورهات رو با فرمولی که بالاتر بهت گفتم طی یک روند تکاملی تغییر بدی و وردهای مثبت بدی مثل یه نقاشی میشی که داره روی دیوار سیاه اروم ارروم رنگ سفید میزنه و کم کم رنگ اون دیوار تغییر میکنه

این ورودیهای خوب رو خودت میدونی که شامل چی میشه دیگه

  • ارتباز با دوستان خوب
  • خوندن کتاب خوب و الهام بخش(مثل کیمیاگر،سفر کوانتومی وال تنها،تمام جهان در من است،معجزه،چهار اثر و . . .)
  • گوش دادن به موزیک خوب و آرامش بخش

که این ورودیها استرس تو رو کاهش میدن و انگیزه تو رو افزایش میدن و بعد از یه مدت با رعایت کردن این نکاتی که بهت گفتم میبینی که پسرررر/دختررر این منم؟
این منم که هر روزه با حال خوب و شکر گزاری و انگیزه بالا دارم هدفم رو دنبال می کنم؟

مطمئن باش این اتفاق میفته

 

اگه حرف یا نظری داری با من و دوستانت تو همین صفحه به اشتراک بزار

 

                                                                                                        دوست تو

                                                                                                         نیما پیری

                                                                                                         آذر 1401

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *